آیه شماره 12 از سوره مبارکه حدید
یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِم بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
ترجمه:
روزى که مردان و زنان با ایمان را مىبینى که نورشان از پیش روى و جانب راستشان به سرعت پیش مىرود
(به آنان گفته مىشود:) مژده باد شما را در امروز، به باغهایى که از زیر (درختان)
آننهرها جارى است، در آنجا جاودانهاید. این است آن رستگارى و کامیابى بزرگ.
تفسیر:
زن ومرد در دریافت پاداش الهى وتکامل معنوى یکسانند. «الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ»
نور ایمان، در قیامت مجسّم گشته و راهنماى مؤمنان به سوى بهشت مىشود. « یَسْعَى نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِم »
بشارت به نعمت، خود نعمتى معنوى و روانى است. «بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ»
رستگارى واقعى در قیامت جلوه مىکند. «خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»
ارائه چهار کد مداحی و نوحه یزدی برای درج در وبلاگ و سایت
شأن نزول آیاتی از قرآن کریم درباره حضرت زهرا سلام الله علیها در تفاسیر بیان شده است و اهل سنت و جماعت اتفاق نظر دارند که سوره هل اتی ( انسان ) درباره فاطمه سلام الله علیها و همسر و پسرانش نازل شده است.1
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله آماده مباهله با اهل کتاب میشد این آیه شریفه نازل شد:
فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم( آل عمران ): « بگو بیایید فرزندان ما و فرزندان شما و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را بخوانیم » آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فاطمه و علی و حسنین را همراه برد و فرمود: « اللهم هولاء أهلی2».
رسول الله صلی الله علیه و آله کسی از همسران خویش را نبرد ، بلکه از میان زنان فقط حضرت فاطمه سلام الله علیها را همراه برد؛ بنابراین فاطمه مصداق “ نسائنا“ بود.
حضرت زهرا سلام الله علیها از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است، آنجا که قرآن دربارهشان میفرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً( احزاب ، 33 ): « جز این نیست که خدا میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و پاکیزه سازد» .
این آیه بیانگر عصمت آن حضرت است. احمد بن حنبل به ده سند نقل کرده که این آیه درباره اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله ، یعنی فاطمه سلام الله علیها و شوهر و فرزندانش نازل شده است.
طبرانی از انس نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها این آیه را در حق فاطمه سلام الله علیها و خانوادهاش تکرار نمود.
عطاء بن یسار از ام سلمه ـ روایت میکند: هنگامی که پیامبر و اهل بیتش زیر کسا ( عبا ) قرار داشتند ، این آیه توسط جبرئیل در حقشان نازل شد. من عرض کردم: یا رسول الله صلی الله علیه و آله ، من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود:« ای ام سلمه ، عاقبت تو به خیر است 3».
بیضاوی نیز آورده است که روزی اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله زیر کسا جمع شدند و این آیه نازل شد.4
سیوطی نیز به نقل از ام سلمه میگوید که این آیه درباره این خاندان نازل شده است5.
گرچه در دوران صحابه به قرآن مصحف میگفتند ، لکن مصحف فاطمه سلام الله علیها قرآن نیست بلکه علم و وقایع آینده بود که توسط جبرئیل علیه السلام بر آن حضرت سلام الله علیها بیان میشد.
امام خمینی رحمة الله علیه فرمود: « این که در مدت زمان کوتاه جبرئیل علیه السلام بارها نزد زهرا سلام الله علیها آمده ، مسئله سادهای نیست. سراغ نداریم که جبرئیل در مدت زمان کوتاهی نزد کسی جز انبیای عظام ( رسول الله صلی الله علیه و آله ، عیسی علیه السلام و ... ) آمده باشد.
در مورد ائمه علیه السلام نیز وارد نشده که جبرئیل علیه السلام بر آنها نازل شده باشد. به دلیل وسعت روح فاطمه سلام الله علیها ، میان روح او و جبرئیل تناسب برقرار بوده است. شاید این شرافت و فضیلت ، بالاترین فضیلت برای آن حضرت باشد».
زهرا سلام الله علیها در خانه وحی متولد شد و با صورت قرآن پدر انس گرفت و رشد نمود. بدیهی است که آن حضرت با قرآن مأنوس باشد و وجودش به آیات قرآن آمیخته گردد. پدرش ابلاغ کننده وحی و آیات الهی به مردم بود و بنابراین او که پاره تن رسول الله بود از نزدیکترین افراد به قرآن بود. فاطمه از مأنوسترین افراد بشر به کلام خدا و وحی بوده است ، شاهد این گفتار را در خطبه پر ارزش و گفتار درهم کوبنده آن بزرگ بانوی اسلام در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و در برابر سران قریش میبینیم. سخنان بانویی مصیبتزده ، مجروح ، بیمار ، داغدار ، مظلوم از خانهای درسوخته که خلیفه وقت و یارانش صاحب آن را مجبور به سکوت کردهاند. در حالی که پیکرش صدمه دیده ، چنان محکم و با صلابت ـ که استواری او را به استواری رسول الله صلی الله علیه و آله تشبیه کردهاند ـ خطبه میخواند ، یک خطبه برای همیشه تاریخ که در آن درباره توحید و صفات خداوند، نبوت و رسالت رسول ، ولایت علی بن ابیطالب ، معاد و فلسفه و اسرار احکام الهی میگوید.
دقت در این خطبه آشکار میسازد که آن حضرت در عین قرار داشتن در شرایطی خاص از جفای پیروان پدرش و ظلمی که درباره همسرش روا داشته و حق او را غصب کردهاند ، در عین صلابت چنان با آیات قرآن مأنوس است که در میان کلامش به فراخور عبارات آن ، آیاتی از قرآن را بدون مکث و درنگ و بدون اشتباه و جابهجایی ادا میکند. آن حضرت در سخنانش میکوشد تا برخی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کند و با حمد خداوند و یادکردن نام رسول الله صلی الله علیه و آله و ذکر مسئولیت ها و خدمات آن حضرت، زنگار و غبار نشسته بر دلها را بشوید. پس از آن درباره خاندان خویش و کتاب خدا ( قرآن ) میگوید: و (نحن) بقیة استخلفها علیکم ( و معنا ) کتاب الله الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضیاء اللامع ... 6.
آن حضرت قرآن را ناطق ، صادق و نور درخشان و روشن که دلیلهای آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است معرفی میفرماید و آن را حامل دلیلهای نورانی الهی و پندهای مکرر خداوند که در آن واجبات ، محرمات ، احکام و ادله روشن و کلمات شفابخش و فضائل انسانی مطرح شده میداند.
آن حضرت پس از ذکر مفاد قرآن کریم ، درمقام نصحیت پیراون پیامبر صلی الله علیه و آله آیه 102 آل عمران را متذکر میشود که میفرماید: فاتقوالله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون7 و پس از آن ، آیه 28 فاطر انما یخشی الله من عباده العلماء 8 را خاطر نشان میگردد. برای یادآوری زحمات پدرش و رسالت آن حضرت آیه 128 توبه را متذکر میگردد که میفرماید: لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم9. به مسلمانان یادآور میشود که شما در مشرک و دشمنی با یکدیگر بودید که خداوند به شما لطف فرمود و نعمت رسالت را ارزانی داشت: و کنتم علی شفا حفرة من النار10 ... ( آل عمران 103). باز برای آگاهی آن جماعت ، آیه 49 توبه را یادآورمیشود: الا فی الفتنة سقطوا و أنّ جهنم لمحیطة بالکافرین.
آن حضرت در بیان مسئله ارث از پدر بزرگوارش ـ که خلیفه ، منکر آن بود ـ فرمود: افحکم الجاهلیة تبغون؟ و من أحسن من الله حکماً لقوم یوقنون ( مائدة 50). او همچنین در اثبات حقانیت خویش و سهم فدک و میراث خویش ،از آیات 5 و 6 مریم؛ 74 انفال و 11 نسا استعانت جست.
پینوشت:
-----------------------------------------------
کشاف : 4 ، 67 ؛ تیان ، 10 ، 211 ؛ بحارالانوار : 35 ، 237 ـ 257.
مستدرک علی الصحیحین : 3 ، 15 ؛ بحارالانوار : 35 ، 257 ـ 271.
المعجم الکبیر : 22 ، 402 ؛ اسدالغابة : 5 ، 521 ؛ بحارالانوار : 35 ، 207 ـ 226 ؛ تیسیر الوصول : 3 ، 259 ؛ الاستیعاب: 3 ، 37؛
انوار التنزیل : 2 ، 245.
الدر المنثور : 5 ، 198.
کشف الغمة فی معرفه الائمة؛ ج 2 ، ص 110 .
همان ؛ ج 2 ، ص 110.
همان ؛ ج 2 ، ص 111.
همان .
همان .
منبع : مجله گلستان قرآن ، دوره سوم ، شماره 1230
نویسنده : نهله غروی نائینی