همسر عزیزم
باز هم به تو می گویم ، زندگی با لبخند زیباتر است
پس بیا برای اینکه همواره هوای زندگیمان بهاری باشد هیچگاه آفتاب لبخند و امواج مهربانی را از یکدیگر دریغ ننمائیم و همواره در زنگی یار و همراه هم باشیم
مرد درحال تمیز کردن ماشین بود که متوجه شد پسر 8 ساله اش بر روی ماشین خط می اندازد مرد با عصبانیت چندین مرتبه ضربات محکمی بر دست کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود در بیمارستان کودک انگشتانش را از دست داد کودک پرسید: «پدر انگشتانم کی رشد می کند؟» مرد نمی توانست سخنی بگوید به سمت ماشین بازگشت و شروع کرد به لگد کردن ماشین و چشمش به خراشیگی کودک خورد که نوشته بود: «دوستت دارم پدر»
مولا! ای که تمام واژه ها، از توصیف عظمت تو عاجزند!
و ای آن که تمام عقل ها از درک بزرگی ات قاصر!
درمانده ام از وصفت که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چه زیبا فرمود:
«اگر تمام درختان قلم شوند، تمام دریاها مرکب و تمام انس و جن کاتب، باز هم نمی توانند ذره ای از فضایل علی را بنویسند»
مه من شب شد و پیدا نشدی
امشب آیینه فردا نشدی
باغ از هجر نگاهت تب کرد
آسمان رنگ جهان را شب کرد
از دل غم زده خون می بارد
امشب از میکده خون می بارد
مرغ شب سینه به دریا زده است
آسمان خیمه به فردا زده است
آه ای بخت سیاهم دریاب
خسته ام خسته ی راهم دریاب
رنگ پاییز گرفته است دلم
خوف چنگیز گرفته است دلم
فتنه اینجاست بیا برگردیم
کفر بر پاست بیا برگردیم
آسمان رنگ غروب است اینجا
همه جا دشنه و چوب است اینجا
نور از کلبه ما کوچیده است
چشمها شاخ? باران دیده است
آه ای سرخی گلگون بنویس
باز از حادثه و خون بنویس
بنویس از غم آیینه و گل
بنویس از سپر سینه و گل
بنویس عشق دگرگون شده است
چهره آیینه گلگون شده است
بنویس از غم هجران بنویس
باز از داغ جماران بنویس
شاعر / نویسنده : علیرضا صابری
گفتگوی خالق با من
منم پروردگارت
خالقت از ذره ی ناچیز
صدایم کن،مرا
آموزگار قادر خود را
قلم را، علم را، من هدیه ات کردم
بخوان ما را... .
منم معشوق زیبایت
منم نزدیک تر از تو به تو
اینک صدایم کن
رهاکن غیر ما را،سوی ماباز آ
منم پروردگار پاک و بی همتا
منم زیبا،که زیبا بنده ام رادوست می دارم
تو بگشا گوش دل
پروردگارت با تو می گوید
تو در بیکران دنیای پرغوغا
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خودرا به من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه آب ونان فردارا
تو راه بندگی طی کن
عزیزا، من خدایی خوب می دانم
تودعوت کن مرا برخود
به اشکی،یاخدایی،میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات رادوست می دارم
طلب کن خالق خودرا
بجو ما را
توخواهی یافت
که عاشق می شوی برما
قسم بر عاشقان پاک باایمان
قسم بر اسبهای خسته درمیدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن
تکیه کن برمن
قسم برروز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم براختران روشن، اما دور
رهایت من نخواهم کرد
بخوان مارا
که می گویدکه تو خواندن نمی دانی؟
تو بگشا لب
توغیر ازما خدای دیگری داری؟
رها کن غیر مارا
آشتی کن باخدای خود
توغیر از ما چه می جویی؟
توبا هرکس به غیر ازما چه می گویی؟
وتو بی ما چه داری؟هیچ!
بگو با ما چه کم داری عزیزم ،هیچ!!
هزاران کهکشان و کوه ودریا را
وخورشید و گیاه ونور وهستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی ترا من آفریدم
برخودم احسنت می گفتم
تویی زیباتر ازخورشید زیبایم
تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو،چیزی چون تورا،کم داشت
تو ای محبوب تر مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا ما را؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟
هزاران توبه ات را گر چه بشکستی
ببینم، من ترا ازدرگهم راندم؟
اگردر روزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت،یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من،هیچ ، آوردم؟؟
که می ترساندت از من؟
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم پروردگارمهربانت،خالقت
اینک صدایم کن مرا،با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات رامن شنیدم
غریب این زمین خاکیم
آیا عزیزم حاجتی داری؟
تو ای از ما
کنون برگشته ای ،اما
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشمهای خیست آیا گفته ای دارند؟
بخوان مارا
بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضویی کن
خجالت می کشی از من؟
بگو،جزمن،کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان، آغوش من بازاست
برای درک آغوشم
شروع کن ، یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش بامن!!
فردا پنجشنبه 1391/03/04 اولین شب جمعه ماه رجب است ودارای اهمیتی بسزاست تا آنجا که در روایت از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است:
از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید فرشتگان آن را لیله الرغائب مینامند. چرا که وقتی یک سوم از شب گذشت هیچ فرشتهای نیست مگر اینکه در کنار کعبه شریف آید آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان کند و فرماید: فرشتگانم هر چه خواهید از من بخواهید فرشتگان گویند: بار الها حاجت و خواسته ما آن است که روزه داران ماه رجب را بیامرزی خداوند خداوند متعال فرماید: آمرزیدم.
شب جمعه اول ماه رجب را لیله الرغائب می گویند. وبرای آن عملی از حضرت رسول صلی الله علیه واله وارده شده با فضیلت بسیار. سید در اقبال و علامه در اجازه بنی زهره نقل کرده اند:
از جمله نمازی است که گناهان بسیار به سبب او آمرزده شود و هر که این نماز را بگذارد، چون شب اول قبر او شود، حقتعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوترین صورتی با روی گشاده و درخشان و زیبان فصیح.
پس با وی گوید ای حبیب من بشارت باد ترا که نجات یافتی از هر شدت و سختی.
گوید تو کیستی، به خدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم.
گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجای آوردی.آمدم امشب به نزد تو تا حق ترا ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم. وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند.در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر از تو هرگز معدوم نخواهد شد .
و کیفیت آن نماز چنان است که اولین روز پنجشنبه ماه رجب را روزه می گیرید، چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء(البته سید این را ذکر نکرده و می توان بعد از نماز عشاء انجام داد)دوازده رکعت نماز می گذاری، بدین ترتیب که :
هر دو رکعت به یک سلام(یعنی دوازده رکعت را پشت سر هم نمی خوانید بلکه شش نماز دو رکعتی باید اقامه شود)و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه سوره انا انزلناه و دوازده مرتبه قل هو الله احد می خوانی و نماز به پایان رسید،
به سجده میروید و هفتاد مرتبه می گویید سبوح قدوس رب الملائکه و الروح.
پس سر از سجده بر می داری و هفتاد مرتبه می گویی رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم.
پس باز به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی سبوح قدوس رب الملائکه و الروح. پس حاجت خود را طلب می کنی که انشاالله برآورده خواهد شد.
ماه رجب ما زیارت مخصوصه حضرت ثامن الحجج ،شمس الشموس حضرت امام رضا علیه السلام است. و همچنین عمره در این ماه فضیلت دارد و روایت شده که تالی حج است در فضیلت و منقولست که جناب علی ابن حسین (ع) معتمر شده بود در ماه رجب و شبانه روز نماز در نزد کعبه می گذشت و پیوسته در سجده بود. در شب و روز این ذکر از آن حضرت شنیده می شد که در سجده می گفت :
عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک